not necessarily about everything that i dropped off on the paper!: میمون

Monday, January 23, 2006

میمون

Charles Darwin as an ape, 1871

Dimitri Moskin

ترجمه: محسن رسول اف

به زبان آوردن واژه « میمون » خود به خود لبخند برلب ما می آورد . جد بزرگ ما ! واجد ویژگی های کمیکی است که هیچ یک از ما دلش نمی خواهد آن ها را در خودش ببیند : ورجه وُرجه کردن ، شیرین کاری ، ریشخند کردن ، نخوت ، بازیگوشی ، دله دزدی ، شکمبارگی و ... . میمون در تاریخ هستی ، قربانی اشتباهی است که برخلاف انسان در انتخاب راه خود به سمت تکامل مرتکب شده است . داروین همه کوشش خود را صرف اثبات ادعایش راجع به مثنشاء پیدایش انسان کرد اما به زودی به هدفی برای کاریکاتوریست ها مبدل شد زیرا در واقع نه مردم حاضر می شدند میمون ها را به عنوان جد خود بپذیرند و نه دانشمندانی که نظریه او را پوچ می خواندند . به همین خاطر در سال 1908 و در پنجاه سالگی نظریه داروین ، کارت پستالی چاپ شد که در آن داروین به همراه یک گوریل مشغول تماشای یک زن هستند و هر دو از دیدن چنین نتیجه باورنکردنی و زیبایی از تکامل تدریجی حیرت زده شده اند


A. Zhitomirsky. A caricature of A. Dallas

در قرون وسطی هم که مردم هیچ اطلاعی از " انتخاب طبیعی " نداشتند، میمون ها نماد خنده بودند و می شد آنها را در قالب اشکال رمزگون و در کنده کاری های کلیسا و تصویرسازی های نسخه های خطی مشاهد کرد . مثلا در یکی از مینیاتورهای آن دوره ، کریستوفر قدیس در هیئت یک میمون عظیم الجثه در حال حمل مسیح نوزاد دیده می شود . در این دوران استفاده از صورتک میمون در مراسم بالماسکه متداول بود . یک نمونه جالب دیگر میمون نماهایی بودند که در هنگام صرف شام سلطنتی در باغ فیلیپ دلیر در پراگ ( 1468 ) با اجرای طرحی از نمایش « دزدی از دوره گرد خواب زده » مهمانان را سرگرم می کردند


E. Shrader.


ظاهراً میمون ها به سبب طبیعت ، نحوه زیست و حس کنجکاوی توأم با حماقتشان به سمبل خنده مبدل شده اند . مردم به آنها در باغ وحش ها می خندند و در کاریکاتورها مسخره شان می کنند. اما این خنده ها معطوف به خود مردم است چنان که در اواخر قرن نوزدهم میلادی پل گوگن با اهدای کاریکاتوری از یک میمون به فرماندار لاکاسکادا در تاهیتی به گونه ای هنرمندانه از معنای دو پهلوی واژه « ماگوت » در زبان محلی که به معنی میمون و نیز گنج است ، سود جسته و به ثروتی اشاره می کند که در دست حکمرانی میمون صفت مثل او ، هدر شده است . بعدتر پیکاسو در سال 1903 در حرکتی خویش نقادگرانه ، خود را به شکل میمون آراست . ژیووتوفسکی شاعر نوپرداز روس ، خلبنیکوف را به شکل یک میمون در مجله اش ترسیم کرد . جی. گرانویل آلبوم خود را با عنوان « صحنه هایی از زندگی همگانی و شخصی » به کمک یک میمون تبلیغ کرد . آ. رامیزوف (نویسنده) به شکل کاملاً غیرمنتظره ای ، در دوران بلشویسم یک تجمع انقلابی را به بوزینه ای سرمست و نفرت انگیز تشبیه کرد

B. Efimov. The Main Thing is.

بنا بر این خیلی عجیب بود اگر میمون ها توسط کاریکاتوریست های سیاسی به کار گرفته نمی شدند . در طول جنگ جهانی دوم ، گوبلز وزیر تبلیغات فاشیست ها و بعدتر امپریالیست ها توسط کاریکاتوریست های اتحاد جماهیر شوروی ، به شکل میمون تصویر می شدند . در واقعیت میمون هایی هم بوده اند که نقاشی می کشیده اند و معروف ترینشان ، اورانگوتانی در باغ وحش وین بود که خرج زندگیش را از طریق فروش نقاشی هایش در می آورد


پا نویس: این مطلب پیشتر در دو ماهنامه ی بین المللی کیهان کاریکاتور نیز به چاپ رسیده است

1 Comments:

Blogger Akram Hesaraki said...

fonteto tahoma koni behtar mishe

9:50 AM  

Post a Comment

<< Home